مدیریت فاطمة الزهرا (س)

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

خانه|تماس |ورود

عرفه
ارسال شده در 8 مرداد 1399 توسط مهشيد ايزدي در بدون موضوع

 

عرفه به معنای روز آشتی با خداست. عصر روز عرفه در سرزمین عرفات پروردگار عالم توبه حضرت آدم را پذیرفت و به همین دلیل است که این روز را «آشتی با خداوند» نامیده‌اند. توصیه‌شده‌ترین عمل در این روز دعا به درگاه الهی و درخواست رحمت و لطف الهی است.

روايت شده که حضرت امام زين‌العابدين(ع) شنيد در روز عرفه صدای سائلی را که از مردم سؤال می‌نمود(گدایی می‌کرد). فرمود: وای بر تو. آيا از غير خدا سؤال می‌کنی در اين روز و حال آنکه اميد می‌رود در اين روز برای بچه‌های در شکم آنکه فضل خدا شامل آنها شود و سعيد شوند. علاوه بر دعای پر فیض عرفه، برای شب و روز عرفه اعمال مستحبی فراوانی ذکر شده

اعمال شب عرفه
عبادت در این شب، اجر ۱۷۰ سال عبادت را دارد. خواندن دعایی که با عبارت «اَللّهُمَّ یا شاهِدَ كُلِّ نَجْوى وَ مَوْضِعَ كُلِّ شَكْوى وَ عالِمَ كُلِّ خَفِیَّةٍ وَ مُنْتَهى كُلِّ حاجَةٍ یا مُبْتَدِئاً» آغاز می‌شود(کل دعا در مفاتیح‌الجنان آمده است) كه روایت شده هر كس آن را در شب عرفه یا در شب‎هاى جمعه بخواند خداوند او را بیامرزد؛ خواندن تسبیحات عشر هزار مرتبه؛ خواندن دعای «اللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّاَ وَ تَهَیَّاَ» و زیارت امام حسین(ع) توصیه شده‌ترین اعمال این شب است. البته با توجه به اینکه امسال امکان تشرف به کربلای معلی وجود ندارد خواندن زیارت نامه امام حسین(ع) از بعید را باید جایگزین زیارت امام حسین(ع) کنیم.

اعمال روز عرفه
۱.غسل که مستحب است قبل از زوال انجام شود.

۲. زیارت امام حسین(ع) كه از هزار حج و هزار عمره و هزار جهاد بالاتر است و احادیث، در كثرت فضیلت زیارت آن حضرت در این روز متواتر است و اگر كسى توفیق یابد كه در این روز در تحت قُبّه مقدس آن حضرت باشد ثوابش كمتر از كسى كه در عرفات است نیست.

۳. بعد از نماز عصر پیش از آنكه مشغول به خواندن دعاهاى عرفه شود در زیر آسمان دو ركعت نماز بجا آورد و نزد حق تعالى به گناهان خود اعتراف و اقرار کند تا به ثواب عرفات رستگار شود و گناهانش آمرزیده شود. پس چون وقت زوال شد زیر آسمان رَوَد و نماز ظهر و عصر را با ركوع و سجود نیكو به عمل آورد و چون فارغ شود دو ركعت نماز اقامه كند. در ركعت اول بعد از حمد، توحید و در دوم بعد از حمد، قُل یا اَیُّهَا الْكافِروُنَ خوانده شود. و بعد از آن چهار ركعت نماز گزارد که در هر ركعت بعد از حمد، توحید پنجاه مرتبه بخواند. كه این نماز، همان نماز حضرت امیرالمؤمنین (ع) است.

۴. روزه گرفتن براى كسى كه ضعف پیدا نكند و مانع دعا خواندن او نشود.

۵. غسل پیش از زوال آفتاب.

۶. تسبیحات حضرت رسول (ص).

۷. خواندن سوره توحید صد مرتبه و آیة الكرسى صد مرتبه و صلوات بر محمّد و آل محمّد صد مرتبه.

۸. ذکر صلوات نقل شده از امام صادق(ع).

۹. خواندن دعای عرفه و ام داوود.

منبع

نظر دهید »
اثبات وجود روح
ارسال شده در 14 آذر 1398 توسط مهشيد ايزدي در بدون موضوع

دلایل عقلی

1- ما در هر چیز که شک و تردید داشته باشیم در این موضوع تردیدی نداریم که «وجود داریم». علم ما به خودمان «علم حضوری» است؛ یعنی من پیش خودم حاضرم و از خود جدا و غایب نیستم. آگاهی از خودمان از روشن ترین معلومات ماست که احتیاج به استدلال ندارد. این «من»، از آغاز تا پایان عمر، یک واحد بیش تر نیست «من امروز» همان «من دیروز» و «من بیست سال قبل» است. اکنون ببینیم این موجود واحدی که سراسر عمر را پوشانده است چیست؟ آیا ذرات و سلول های بدن و یا مجموعۀسلول های مغزی و فعل و انفعالات آن است؟ اگر این هاست که در طول عمر و تقریباً در هر هفت سال یک بار تمام آنها تعویض می گردند. در هر شبانه روز میلیون ها سلول در بدن ما می میرند و میلیون ها سلول تازه جانشین آنها می شوند، همانند ساختمانی که تدریجاً آجرهای آن را بیرون آورند و آجرهای تازه جای آن بگذارند. این ساختمان بعد از مدتی به کلی عوض می شود؛ بنابراین یک انسان هفتاد ساله، تقریباً ده بار تمام اجزای بدنش عوض شده؛ لذا اگر همانند مادی ها انسان را فقط جسم و دستگاه های مغزی و عصبی و خواص فیزیکی و شیمیایی آن بدانیم، باید این شخص، آن شخص سابق نباشد؛ در حالی که هیچ وجدانی این سخن را نمی پذیرد. از این جا روشن می شود که غیر از اجزای مادی، یک حقیقت واحد و ثابت در سراسر عمر وجود دارد که تعویض نمی شود و اساس وجود ما را تشکیل می دهد و عامل وحدت شخصیت ماست. (1)

2- اگر انسانی در یک باغ وسیع، آرام و با هوای مناسب و بدون مزاحم و پدیده ای که جلب توجه کند، قرار گیرد، در مقام آسایش کامل که از همۀاشیای اطراف و حتی از اعضا و جوارح خود غافل شود، یک چیز همواره در کانون توجهش قرار دارد و آن همان خود و روح اوست که در اوج فراموشی مطلق، خود را فراموش نمی کند و اصولا در هیچ جا، نه در اوج لذت و نه در حفیض اندوه و غم. (2)

3- هر انسانی، کارها، اموال و اعضای خود را به «من» نسبت می دهد مانند: دیدم، انجام دادم، کتاب من، دست و پا و سر من. این چه واقعیتی است که حتی اعضای بدن به او تعلق دارد و غیر از اعضای بدن است، این همان روح انسانی است. (3)

4- دلیل چهارم، یک دلیل فلسفی محض است که مطلق نفس (اعم از انسانی، حیوانی و نباتی) را ثابت می کند. جان داران و موجودات پیرامون ما هر کدام آثار و کارهای مختلف و متعدد مخصوص به خود بروز می دهند؛ مانند: حس کردن، حرکت های متفاوت، رشد و نمو، تولید مثل و رفتارهایی که مخصوص یک فرد خاص است. مبدأ و ریشۀاین آثار، ماده و هیولای مشترک و صور جسمیه نیست؛ زیرا در این صورت تمام آثار یکسان می بود؛ پس حتماً یک موجود مجرد و غیرمادی در کار است که وجودش با سایر وجودهای یکسان و مشابه فرق می کند و آن همان نفس است. (4) صور نوعیه، علت بروز واکنش های خاص یک نوع می شود، لکن هیچ گاه نمی تواند در جایگاه نفس باشد؛ چون نفس منشأ آثار ویژۀفردی است، نه مربوط به تمام افراد یک نوع؛ به قول مرحوم صدرالمتألهین:

هر نیرویی که موجب بروز آثاری ناهمگون شود، همان نفس است. (5)

مثلا احمد و محمود در جسمانیت، انسانیت، شکل ظاهری و. . . یکسان اند، اما هر کدام دارای اخلاق، رفتار و واکنش های ویژۀخود هستند.

دلایل نقلی

1- قرآن کریم در آیات مختلف به وجود روح اشاره نموده است، مانند:

(فَإِذا سَوَّیتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ (6) )؛ هنگامی که کار آن را به پایان رساندم، و در او از روح خود (یک روح شایسته و بزرگ) دمیدم، همگی برای او سجده کنید.

(وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الاِْنْسانَ مِنْ سُلالَة مِنْ طِین ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِی قَرار مَکین ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَکسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَک اللّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ. )(7)؛ و ما انسان را از عصارۀگل آفریدیم؛ سپس او را نطفه ای در قرارگاه مطمئن -رحم- قرار دادیم. سپس نطفه را به صورت علقه -خون بسته -و علقه را به صورت مضغه -چیزی شبیه گوشت جویده شده-. . . در آوردیم سپس آن را آفرینش تازه ای دادیم. پس بزرگ است خدایی که بهترین آفرینندگان است.

(فَإِذا سَوَّیتُهُ) یعنی مربوط به ساختمان جسمی انسان و (وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی)

ربوط به آفرینش روح انسانی و (وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الاِْنْسانَ. . . )

ربوط به آفرینش جسم و بدن و (ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً) مربوط به آفرینش روح انسان است.

مراحلی که میان گل خالص (سُلالَة مِنْ طِین) و پوشاندن استخوان ها به وسیلۀگوشت (فَکسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً) قرار دارد، یک نوع تکامل و حرکت مادی است؛ اما در مرحلۀ(ثُمَّ أَنْشَأْناهُ. . . ) حرکت و تکامل فرق دارد؛ زیرا به جای (خَلَقْنَا) با لفظ (أَنْشَأْناهُ) تعبیر شده که به معنای ابداع و آفرینش بی سابقه است که با مراحل قبلی متفاوت است و این جاست که خداوند خود را می ستاید. (8)

2- در برخی از آیات، از مرگ به «توفّی» تعبیر شده است:

(اللّهُ یتَوَفَّی الاَْنْفُسَ حِینَ مَوْتِها) (9)؛ خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می کند.

«تَوَفَّی» از مادۀ«وَفَّی» به معنای قبض و دریافت کردن است، نه از مادۀ«فوت» به معنای نابودی (10). پس این آیه به جسم و روح داشتن انسان و ماندگاری روح نزد خداوند تصریح دارد.

اگر همۀحقیقت انسان، جسم و بدن آن می بود، هنگام مرگ چیزی نمی ماند تا ملائک اقدام به قبض و دریافت آن کنند؛ بنابراین، هنگام مرگ، جسم در خاکدان می ماند و روح نزد یزدان می رود.

3- مسألۀوجود روح و ماندگاری آن پس از مرگ، در کلام امام علی(علیه السلام)به صورت روشنی بیان شده است:

و صارَتِ الاجسادُ شَجَبةً بَعد بَضَّتِها و العظامُ نَخِرَةً بَعد قُوّیها و الارواحُ مُرْتَهنَةً بثقْلِ اعبائها (11)؛ بدن ها پس از آن طراوت، پوسیده و خاک شدند، استخوان ها پس از نیرومندی پوسیده شدند؛ اما روح ها در گرو سنگینی اعمال مانده اند.

این جملۀنورانی، هم اصل وجود و هم بقا و جاودانگی روح را بعد از جدایی و فرسوده شدن بدن می رساند.

پاورقی

1- ناصر مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج5، ص297-

2- ابو علی سینا، الاشارات و التنبیهات، ج2، ص292-

3- جعفر سبحانی، اصالت روح، ص 18، به نقل از: فخر رازی، النفس و الروح، ص 50.

4- صدرالدین محمد شیرازی (صدرالمتألهین)، الحکمة المتعالیه، ج8، ص6-

5- همان.

6- سورۀحجر، آیۀ29-

7- سورۀمومنون، آیۀ12 - 14-

8- جعفر سبحانی، اصالت روح، ص 21-

9- سورۀزمر، آیۀ42-

10- مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج4، ص726-

11- همان، ج4، ص712-

منبع

نظر دهید »
امکان و وقوع رجعت از منظر قرآن روایات و عقل
ارسال شده در 4 آبان 1398 توسط مهشيد ايزدي در احادیث, قران

در اصطلاح متکلّمان شیعه، «رجعت» عبارت است از بازگشت برخی از مردگان به دنیا، هنگام ظهور حضرت مهدی(عج)، به همان صورتی که در دنیا بوده‌اند (ر.ک؛ مفید، 1414ق.: 77؛ ر.ک؛ حلبی، بی‌تا: 487؛ طبرسی، 1372: ج7: 367).

رجعت و بازگشت برخی انسان‌ها به دنیا پس از مردن مستلزم هیچ گونه محذور عقلی نیست، علاوه بر آنکه در مواردی واقع هم شده است. از این رو، در اصل رجوع برخی انسان‌ها به دنیا جای هیچ گونه انکاری نیست. از سوی دیگر، آیات و روایات فراوانی در اثبات رجعت به معنای اصطلاحی آن وارده شده است که به خاطر اختصار به چند آیه اکتفا می‌‌کنیم. در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که عقیده به رجعت را ثابت می‌‌کند:

1ـ1) از هر امّتی گروهی محشور می‌‌شود:

﴿وَیَوْمَ نَحْشُرُ مِن کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِّمَّن یُکَذِّبُ بِآیَاتِنَا فَهُمْ یُوزَعُونَ: (به خاطر آور) روزى را که ما از هر امّتى گروهى را از کسانى که آیات ما را تکذیب مى‏کردند، محشور مى‏کنیم و آنها را نگه مى‏داریم تا به یکدیگر ملحق شوند﴾ (النّمل/ 83).

این آیه مشهورترین آیة رجعت است که به تنهایی بر رجعت دلالت دارد، چراکه ظاهر آیه به خوبی بیانگر این مطلب است که این حشر گروهی از هر امّتی غیر از حشر در روز قیامت است؛ زیرا حشر در آیة فوق حشر همگانی نیست، در حالی‌که حشر در روز قیامت شامل همة انسان‌ها می‌‌گردد، چنان‌که در آیه‌ای در وصف حشر روز قیامت چنین می‌‌فرماید: ﴿… وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا: … و همة آنان [= انسان‌ها] را برمى‏انگیزیم و اَحَدى از ایشان را فروگذار نخواهیم کرد!﴾ (الکهف/ 47). آلوسی، یکی از مفسّران اهل سنّت، اشکالی به استدلال آیة فوق بر رجعت نموده است و می‌‌گوید: «منظور از حشر، حشر برای عذاب است که بعد از آن حشر کلّی اتّفاق می‌‌افتد؛ یعنی حشر بعد از حشر، یک حشر کلّی برای همة خلایق و یک حشر نیز تنها برای کسانی که مورد خشم و عذاب الهی قرار می‌‌گیرند» (آلوسی، 1415ق.، ج 20: 23). پس آیه دلالتی بر رجعت ندارد و منظور آیه، حشر در روز قیامت است. علاّمه طباطبائی(ره) در پاسخ به او چنین می‌‌نویسد: «چنان‌چه منظور، حشر برای عذاب بود، لازم بود که این غایت ذکر شود؛ یعنی گفته شود «نحشر إلی العذاب» تا ابهام برطرف شود، کما اینکه در آیة دیگر که در مورد حشر برای عذاب است، غایت مذکور بیان شده است: ﴿وَیَوْمَ یُحْشَرُ أَعْدَاء اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ یُوزَعُونَ﴾ (الفصّلت/ 19). مضاف اینکه بعد از حشر، سخن از عتاب و سرزنش است نه عذاب» (طباطبائی، 1417ق.، الف، ج 15: 397). از سوی دیگر، دو شاهد در خود آیات قبل و بعد وجود دارد و مؤیّد این است که حشر برای عذاب نیست و این واقعه قبل از قیامت است. یکی در صدر آیه که می‌‌فرماید: ﴿وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ﴾ که مورد اتّفاق همة مفسّران است که وقوع قول از علائم قیامت است و روشن است که علامت یک شیء غیر از آن شیء است و دیگر آنکه پس از سه آیه می‌‌فرماید: ﴿وَیَوْمَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ…﴾ و قضایای قیامت را از آنجا آغاز می‌‌کند. به هر حال، از این آیه به خوبی فهمیده می‌‌شود که پیش از قیامت گروهی از هر امّتی محشور می‌‌شوند و مورد مؤاخذه قرار می‌‌گیرند و این حشر نیز به معنای برگشتن به دنیا پس از مرگ است. علاوه بر دلالت روشن خود آیه بر رجعت، احادیث فراوانی در ذیل این آیة کریمه از اهل بیت(ع) وارد شده است و ایشان آیة مذکور را بر رجعت منطبق دانسته‌اند که از جمله می‌‌توان به روایت زیر اشاره کرد: «فَقَالَ الرَّجُلُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) إِنَّ الْعَامَّةَ تَزْعُمُ أَنَّ قَوْلَهُ‏ ﴿وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً﴾ عَنَى فِی الْقِیَامَةِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِاللَّهِ(ع) فَیَحْشُرُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً وَ یَدَعُ الْبَاقِینَ لَا وَ لَکِنَّهُ فِی الرَّجْعَةِ وَ أَمَّا آیَةُ الْقِیَامَةِ وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً» (مجلسی، 1404ق.، ج 53: 52). در تفسیر قمی ‌آمده است که پدرم از ابن ابی عمیر، از حمّاد و از امام صادق(ع) روایت کرده که به من فرمود: مردم دربارة آیة ﴿یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً﴾ چه می‌‌گویند؟ گفتم: می‌‌گویند: این آیه دربارة قیامت است. فرمود: نه، این طور که آنان می‌‌گویند، نیست، بلکه دربارة رجعت است. مگر خدای تعالی در قیامت از هر امّتی فوجی را محشور می‌‌کند و بقیّة آن امّت‌ها را رها می‌‌کند؟! با اینکه خودش فرموده است: ﴿وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً: آنان را محشور کردیم و اَحَدی را از قلم نینداختیم﴾» (قمی، 1367، ج 2: 30).

ادامه »

نظر دهید »
دین در زمان حکومت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه)
ارسال شده در 26 مهر 1398 توسط مهشيد ايزدي در بدون موضوع

قرآن کریم همه پیامران الهی را از دین ساختگی مبرا می داند و به صراحت مطرح می کند که همه آنها مسلمان بوده اند (آل عمران: 1920 و 67 و 85). ازاین رو، در زمان استقرار حکومت حضرت مهدی (عج) تنها دین روی زمین اسلام است؛ چراکه امام مردم را به دین اصیل که مقبول همه پیامبران (ع) است، دعوت می نماید.

مهم ترین عوامل گرایش و رغبت مردم جهان به اسلام را می توان چنین برشمرد:

1- براساس تصریح روایات، اسلام بر سراسر جهان غلبه پیدا می کند؛ زیرا تمام وسایل ارتباط جمعی و تبلیغاتی در اختیار حضرت و یارانش قرار می گیرد و آن حضرت به صورت منطقی و گسترده، اسلام را در جهان تبلیغ خواهد کرد و مردم جهان با آگاهی و اختیار اسلام را خواهند پذیرفت. همچنین بنابر روایات ائمه (ع)، حضرت مهدی (عج) و پیروانش در ابتدای امر، پیروان سایر ادیان را به خدا، اسلام و اقرار به نبوت حضرت محمد (ص) دعوت می کنند و پیش از مقابله نظامی، اسلام را بر یهود، نصارا، صابئین، ملحدان، مرتدان و کافران شرق و غرب جهان عرضه خواهد نمود.

2- نفوذ کردار و رفتار حضرت، همانند سایر انبیا و اوصیاست. ازاین رو، صداقت در گفتار، منش، رفتار، نگاه محبت آمیز و رسیدگی به مردم، یکی دیگر از عوامل شیفتگی، ارادت و گرایش مردم به حضرت مهدی (عج) و اسلام است. ساده زیستی، کرامت، گذشت، رأفت، رحمت و عبادت فراوان، از دیگر ویژگی های ممتاز حضرت مهدی (عج) است که تأثیر زیادی در جذب انسان ها به اسلام خواهد داشت.

3- آن حضرت برای اثبات حقانیت خود و ابلاغ پیام و اتمام حجت، همانند پیامبران (ص) بر مردم دنیا معجزه ارائه خواهد کرد. این عمل، پرتأثیر ترین برنامه ای است که باعث گرایش عده بسیار زیادی از مردم و پیروان دیگر ادیان به اسلام خواهد بود؛ چراکه انجام این معجزات، در توان سایر افراد نیست.

4- روایات از طریق شیعه و اهل سنت بر نزول و ظهور عیسی بن مریم (ع) در آخرالزمان و هنگام نمازخواندن حضرت مهدی (عج) به قدری است که در حتمیت آن جای هیچ گونه شک و شبهه ای باقی نمی گذارد (ابن طاووس، 1416: 172-173 و 174-175 و 202؛ هندی، 1409: ج7، 187؛ مناوی، 1415: ج6، 17؛ شیبانی، بی تا: ج3، 345 و 367 و 384؛ فیروزآبادی، 1392: ج 3، 326). او همان موعود مسیحیان است و وجودش در کنار امام مهدی (عج) از مهم ترین عوامل گرایش آنها به حضرت مهدی (عج) است. عیسی (ع) زمانی به یاری حضرت می آید که اهل کتاب شمار بسیاری را به خود اختصاص داده اند. وجود ایشان همراه با بینه و خصوصاً نمازگزاردن پشت سر حضرت مهدی (عج)، افق تازه ای پیش روی اهل کتاب خواهد گذاشت؛ چراکه وقتی می بینند پیامبرشان پشت سر شخصی دیگر به شیوه مسلمانان نماز می گزارد، به حقانیت اسلام و حضرت مهدی (عج) باور پیدا می کنند و عده کثیری بلکه تمام یهودیان و مسیحیان غیرمتعصب به حضرت مهدی (عج) ایمان خواهند آورد.

5- علائم و سمبل های مقدس و محترم دین اسلام و سایر ادیان آسمانی، به عنوان میراث در دست حضرت مهدی (عج) است و با نشان دادن این علامت های مقدس، علاوه بر اثبات حقانیت خویش، ایمان مردم را راسخ تر و قوی تر می کند. این سمبل های مقدس مانند تابوت سکینه، خاتم سلیمان (ع)، عصا و حَجَر (سنگ) حضرت موسی(ع)، پرچم رسول اکرم (ص) و… از علامت های مهم ادیان در کتاب های آسمانی شان است که حضرت با آوردن این سمبل های مقدس، حقانیت خویش را اثبات خواهد کرد و دل های مردم را هم راه خود خواهد کرد.

6- از دیگر عوامل تأثیرگزار در گرویدن جامعه به مهدی موعود (عج)، علم سرشار و فراوان حضرت است؛ علمی که از جانب خداوند عطا شده و حضرت از پاسخ دادن به هیچ سؤال کننده ای عاجز نمی ماند. مردان و زنان جامعه آن روز دیگر شبهه و سؤال بی پاسخی نخواهند داشت و حضرت با تواضع و فروتنی، هم راه با روشنگری کامل، پاسخ آنها را خواهد داد.

7- یاران باوفای حضرت مهدی (عج) در سراسر جهان پخش شده و ندای اسلام و حقانیت دین را به گوش جهانیان خواهند رساند. به فرموده ائمه (ع)، آنها افرادی مخلص، جوان، دارای روحیه جوان مردی و با توانمندی زیاد هستند. به فرموده امام صادق و امام باقر (ع) «مردی از اصحاب او _ امام مهدی (عج) _ توانایی چهل مرد را دارد و قلب او از پاره آهن استوارتر است و اگر بر کوه های آهن بگذرند، آن را برکنَند. » این گروه در تمام مراحل با حضرت به تبلیغ دین می پردازند و مردم را از انحراف در دین شان آگاه می سازند.

8- فرضیه مسلمان نشدن انسان های غیرمعاند، منتفی است؛ زیرا با توجه به پویایی جامعه، نمی توان شخص یا اشخاصی را یافت که بلاتکلیف زندگی کند و از سویی این تصور، قدرت نفوذ حضرت را در قلب های مردم زیر سؤال می برد. بنابراین، بر فرض وجود چنین شخص یا تفکری، بدون تردید دچار تعصبات بی مورد شده و خود را در ورطه هلاکت قرار می دهد.

پس از بررسی نظریات یادشده و روایات مطرح شده، به این نتیجه می رسیم که هیچ تعارض و تقابلی بین روایات نظریه اول و دوم، با روایات دیدگاه سوم وجود ندارد و قابل جمع خواهند بود؛ به این صورت که روایات نظریه اول و دوم مربوط به اوایل ظهور حضرت بوده و روایات نظریه سوم، ناظر به زمان استقرار حکومت جهانی است. در این دوره، معرفت و آگاهی مردم و نیز عقل و عقلانیت آنها گسترش پیدا می کند و جهل و نادانی رخت برخواهد بست و وحدت عقیدتی و دینی با محوریت اسلام، محقق می شود. پس از استقرار حکومت جهانی و عدالت محور مهدوی، تمامی ادیان در مدت زمانی کوتاه مسلمان خواهند شد و به سوی یک قبله و به سنت نبی اکرم حضرت محمد(، خدای واحد را عبادت می کنند.

منبع

نظر دهید »
فواید امام غایب
ارسال شده در 26 مهر 1398 توسط مهشيد ايزدي در امام زمان علیه السلام

فواید وجود امام زمان علیه السلام را می توان به دو قسم تکوینی و تشریعی تقسیم نمود. در فایده تکوینی شناخت و عدم شناخت دخالت ندارد، بلکه مسلمان و کافر، همه به طور مساوی از آن بهره مند هستند. ولی در فایده تشریعی، شناخت و معرفت، در استفاده از وجود حجت الهی دخالت مستقیم دارد، هر چه انسان نسبت به وجود امام عصر علیه السلام شناخت کامل تری داشته باشد و به ایشان عشق و علاقه بیشتری نشان دهد، بهره مندی او از وجود ایشان بیشتر است.

ادامه »

نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

تدبر در قرآن

آیه قرآن

حدیث نور

حدیث موضوعی

کرامات اهل بیت

آیه قرآن

ذکر ایام هفته

ذکر روزهای هفته

اوقات شرعی

اوقات شرعی

وضعیت آب و هوا

وضعیت آب و هوا

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

جستجو

آخرین مطالب

  • عرفه
  • اثبات وجود روح
  • امکان و وقوع رجعت از منظر قرآن روایات و عقل
  • دین در زمان حکومت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه)
  • فواید امام غایب
  • شان نزول آیه سقاية الحاج در افضلیت امام علی(علیه السلام)
  • انبیا در فاصله زمانی بین بعثت حضرت عیسی(ع) و پیامبر اسلام(ص)
  • چرا مقام امامت در آیین ما به صورت نسل به نسل از پدر به پسر منتقل شده است؟
  • عید غدیر عید ولایت
  • میلاد امام هادی علیه السلام مبارکباد
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان