سؤالی که طرح گردید در واقع همان اشکال معروف علیه شیعیان است که شیعه امامت را موروثی می دانند. [1] در حالی که:
1. شیعه امامیه بر این اعتقاد است که برای امام شروطی از جمله: عصمت، افضل بودن، علم لدنّی و… لازم است. [2] این شرط ها چیزی جز بیان لیاقتها نیست، [3] و بدیهی است که از این شایستگی ها تنها خداوند آگاهی دارد. بر این اساس تنها راه تعیین امام، نصّ از جانب خداوند متعال و معرّفی از جانب رسول خدا (ص) و امامان معصوم است؛ یعنی شیعه معتقد است که از آغاز نام و مشخصات امامان معلوم بوده است و خداوند نام تمام آنان را قبل از به دنیا آمدنشان از طریق جبرئیل به رسول گرامی ابلاغ کرده و پیامبر اکرم (ص) نیز تعداد و تر ت یب و نام آنها را در احادیث متعددی بیان فرموده است. [4]
2. پس از امام حسن (ع) برادر گرامی آن حضرت امام حسین (ع) امام می شود و پس از آن حضرت فرزندش امامسجاد (ع) در حالی که محمّد بن حنفیه برادر امام حسین (ع) هنوز زنده بود و همچنین در بین فرزندان ائمه (ع) گاهی فرزند کوچکتر به امامت می رسید نه فرزند بزرگ تر، [5] و این نیست مگر این که مقام امامت، یک لیاقت ذاتی را طلب می کرده و خداوند به کسانی که شایست گی این مقام والا را دارا بودند، این مقام را موهبت نموده است.
3. اگر در مصادر فریقین آمده است که رسول خدا (ص) خلافت را در قریش منحصر کرده است، [6] آیا این روایت دلیلی بر آن است که اهل سنت به حکومت موروثی در قبیله قریش معتقد است؟! و آیا توجیهی غیر از این می توان ارائه کرد که خلافت به قابلیتها است و این قابلیتها را خداوند در قریش قرار داده است. با این حال چرا همین بیان را نتوان در باره اهل بیت عنوان کرد؟!
برخی می گویند قریش از نسل های زیاد و مختلفی تشکیل شده اند، و این روایت دلیل بر وراثتی بودن نیست.
در جواب می گوییم: حقیقت خلاف این برداشت است؛ چرا که اموی ها و عباسی ها برای مشروعیت حکومت و خلافت موروثی خود به این حدیث استناد کرده اند، به اعتبار این که این حکومت در خاندان قریش بوده است.
4. در آیه 124 سوره بقره، [7] حکومت موروثی و نسبی، [8] به طور مطلق نفی نشده، بلکه به خصوص ستمگران از ذریه حضرت ابراهیم (ع) نفی شده است. از این رو ذریه و نسل حضرت ابراهیم (ع) و هر پیامبر دیگری در صورتی که ظالم نباشند، (چه ظلم به خدا، چه ظلم به خلق و چه ظلم به نفس، نداشته باشند) و شایستگی لازم را دارا باشند، میتوانند مقام امامت و رهبری جامعه را به عهده گیرد. بدیهی است که در خواست حضرت موسی (ع) نیز بر اساس لیاقت برادرش هارون بوده است. [9] و آیا فرقی است بین پیامبر اسلام (ص) و دیگر پیامبران در حالی که حکومت وراثتی، با در نظر گرفتن قابلیتها در انبیای گذشته مشاهده می شود. [10]
در ادامه تذکر این نکته لازم و ضروری است که گرچه از سرّ قرار گرفتن امامت، خلافت و یا نبوّت و لو به جهت لیاقتهای لازم در نسل پیامبر سابق، خداوند آگاهی کامل دارد، اما شاید بتوان گفت که:
1. پیامبران با ثبوت نبوت و کمالاتشان، در قلبها جا گرفته و در میان مردم محبوبیت خاصی پیدا میکنند. مردم نیز در صورتی که کسی را دوست بدارند وابستگان صالحِ او را نیز دوست میدارند و هر کسی که مورد محبت قرار گرفت در صدد اطاعت از فرامین او بر میآیند، از همین رو بهترین افراد برای امامت و جانشینی و یا نبوت، ذریه و نسل آن پیامبراند، هر چند ما این را مطلق نمیدانیم، بلکه قیدها و شرطهایی را که از جمله عصمت و افضل بودن و… است نیز در امام معتبر میدانیم. [11]
2. گرچه در بین ذریه و نسل پیامبران، انسان های ناخلف و ناصالح؛ همانند فرزند حضرت نوح (ع) و جعفر کذاب نیز بوده اند، اما نباید تأثیر غذای طیب و طینت و رحم پاک [12] را در تربیت نسلی شایسته فراموش کرد و نقش وراثت (مسائل ژنتیکی) و… را در انتقال سجایای اخلاقی و شایستگی ها نادیده انگاشت. [13] بنابراین، گرچه انتخاب امام بر اساس لیاقت ها و شرایط گفته شده است، اما بعید نیست که عامل وراثتی نقشی در بسترسازی این شرایط و فراهم نمودن زمینه های لازم، ایفا کرده باشد. از این رو زنازاده از برخی از مناصب اجتماعی همانند امامت جماعت محروم گشته است. [14] و… .
دلیل بر این که معیار امامت لیاقت و شایستگی است و این ویژگی فراوان در امامان وجود داشت، این است که همان گونه که می دانیم اکثر امامان بیش از یک فرزند پسر داشتند، ولی در عین حال امامت به یکی از آنها می رسید. گذشته از این، شبهه موروثی بودن امامت شبهه ای است که امروزه از طرف وهابی ها علیه شیعه مطرح و به آن دامن زده می شود. آنان می گویند شیعه معتقد به موروثی بودن امامت است، در حالی که می بینیم خود آنان در کنف حمایت و تحت لوای دولت ها و حکومت هایی زندگی می کنند که بر اساس حکومت موروثی تشکیل شده اند؛ مانند حکومت های اطراف خلیج فارس. همچنین آنان حکومت هایی را تایید می کنند که بر اساس وراثت شکل گرفته اند و مبدأ تاسیس آنها بر اساس وراثت بوده، بدون هیچ شرط و لیاقتی در حاکم، تا آنجا که به حکومت بعضی از بچه های حکما نیز راضی شده و تن در داده اند، حاکمانی مبدأ حکومت آنه موروثی بوده؛ مثل حکومت اموی ها و عباسی ها .
پس چرا هنگامی که نوبت به اهل بیت (ع) می رسد پرچم مخالفت بر می دارند و بر شیعه هجوم می برند با تمام شرایطی که در امامان وجود دارد و شیعه به آنها معتقد است و تاریخ ائمه نیز صحت آنها را به اثبات رسانده و ائمه نیز لیاقت و شایستگی آن را به گونه ای نشان دادند که حتی یک مورد نقطه ضعفی در آنها مشاهده نشده، با آن که دشمنان زیادی داشته و دارند .
منبع: سایت اسلام کوییست