مدیریت فاطمة الزهرا (س)

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

|خانه|تماس |ورود

شان نزول آیه سقاية الحاج در افضلیت امام علی(علیه السلام)
ارسال شده در 21 مهر 1398 توسط مهشيد ايزدي در قران

به آیه 19 سوره توبه/9 «آیه سقایة الحاج» گفته‌اند.[۱] در این آیه، موضوع سقایة الحاج (آب دادن به حاجیان) و آبادانى مسجدالحرام، با موضوع ایمان به خدا و آخرت و جهاد در راه خدا غیرقابل مقایسه دانسته شده است:

«أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللّهِ لاَ يَسْتَوُونَ عِندَ اللّهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ»
آیا آب دادن به حاجیان و عمارت مسجدالحرام را با ایمان به خدا و روز قیامت و جهاد در راه خدا برابر می دانید ؟ نه ، نزد خدا برابر نیستند و خدا ستمکاران را هدایت نمی کند

این آیه را در شأن امام على علیه‌السلام دانسته‌اند. از حسن بصرى، شعبى و محمد بن كعب قرظى[۲] نقل است كه عباس بن عبدالمطلب و طلحة بن شیبه بر یكدیگر مباهات مى‌كردند.

عباس گفت: من بهترم؛ زیرا سقایة الحاج را در دست دارم و طلحه‌گفت: من بهترم كه كلیددار خانه‌ام و اگر بخواهم، مى‌توانم همه شب را تا صبح در كعبه بمانم و عمارت كعبه نیز بدست من است. چون گفتگو میان آنان به درازا كشید، توافق كردند تا نخستین كسى كه از راه بیاید، بین آنان داورى كند.

حضرت على علیه‌السلام آمد. گفتند: اللّه‌اكبر! بهتر از این داور نشاید و داستان خود را براى او نقل كردند. على علیه‌السلام گفت: آیا شما را به كسى كه از هر دوى شما بهتر است، راهنمایى كنم؟ گفتند: آن كیست؟ گفت: آن‌كه شمشیر را از سر شما برنداشت تا اسلام را پذیرفتید. گفتند: مقصود خودت هستى؟ گفت: بلى و چه چیز مرا از این گفته بازدارد؛ در حالى كه صاحب جهاد دین خدایم و پیش از مردم دیگر به دو قبله با رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز خوانده‌ام.

عباس و طلحه، درگیرى خویش را فراموش كردند و با على علیه‌السلام به درگیرى پرداختند و براى داورى نزد پیامبر صلى الله علیه و آله آمدند و این آیه نازل شد.[۳] واحدى نیز همین شأن نزول را با اندكى تفاوت نقل كرده‌است.[۴]

1-نهج الحق، ص‌ 182.
2-مجمع‌البیان، ج‌ 5‌، ص‌ 22.
3-روض الجنان، ج‌ 9، ص‌ 191 و 192.
4-اسباب النزول، واحدى، ص‌ 201.

نظر دهید »
انبیا در فاصله زمانی بین بعثت حضرت عیسی(ع) و پیامبر اسلام(ص)
ارسال شده در 3 مهر 1398 توسط مهشيد ايزدي در بدون موضوع, انبیا

فاصله بعد از حضرت عيسي(ع) تا ظهور حضرت محمد(ص) حدود ششصد سال بوده است. قرآن مي‏فرمايد:
“يا اهل الكتاب قد جاءكم رسولنا يبيّن لكم علي فتره من الرّسل؛(1)
اي اهل كتاب رسول - با فترت و فاصله‏اي از رسولان - به سوي شما آمد تا حقايق را براي شما بيان نمايد".
از اين آيه روشن مي‏شود فاصله اختصاص به فقدان حضرت عيسي ندارد، بلكه همزمان و بعد از حضرت مسيح پيامبران و رسولان ديگري بوده اند؛ به عنوان نمونه حضرت يحيي و ذكريا معاصر حضرت عيسي بودند. جرجيس پيامبر به نقل روضه الصفا از شاگردان حواريون حضرت عيسي بوده و در شهر فلسطين مقيم بوده است. اين‏ها و شايد ده‏ها پيامبر ديگر هاديان مردم بوده‏اند. بعضي مردم را به دين عيسي و برخي به آئين ابراهيم خليل دعوت مي‏كرده‏اند.
البته از اين آيه روشن مي شود در مقطعي پيامبري بين مردم وجود نداشت. اما نبايد از ياد برد كه انبيا پس از خود اوصيا و جانشيناني را در بين مردم باقي مي گذاشتند كه حقيقت خالي نبودن زمين از حجت الهي در آن ها تجلي داشته باشد؛ امام علي(ع) در نهج البلاغه مي‏فرمايد: هرگز زمين از حجت الهي خالي نيست، خواه پنهان باشند و يا آشكار.(2)
از روايات متعدد هم اين حقيقت به دست مي آيد كه انبيا داراي اوصيا و جانشيناني پس از خود بوده اند، مثلا رسول خدا(ص) فرمود: آقا و سيد پيامبران هستم. اوصياي من سيد و آقاي اوصياي پيامبران هستند.(3)
همچنين فرمود: بعد از من به تعداد نقبا و وزراي حضرت موسي دوازده نقيب و رهبر خواهد آمد.(4)
بنابراين وصايت و خلافت، در همه پيامبران الهي بوده، يعني هر پيامبري براي بعد از خود وصي تعيين كرده است، البته احتمال دارد تعداد اوصياي پيامبري با اوصياي پيامبر ديگر فرق داشته باشد. اما در مقطع زماني بين حضرت عيسي و پيامبر لااقل اوصياي حضرت مسيح در بين مردم حضور داشته اند كه يكي پس از ديگري در بين مردم به امامت رسيده، به انجام وظايف وصايت خويش مشغول بوده اند.
در متون اسلامي و كتاب مقدس مسيحيان آمده است كه رهبري مسيحيان پس از حضرت عيسي(ع) بر عهده وصي حضرت، شمعون بن حمون (معروف به پطرس) بود. او كه در رأس حواريون قرار داشت، مسئوليت هاي حضرت عيسي(ع) را بعد از او بر عهده گرفت. به نوشته انجيل “متي” حضرت عيسي به او گفت: كليدهاي ملكوت آسمان را به تو مي‌سپارم.(5)
البته در روايات اسلامي تاكيد شده: حضرت عيسي(ع) دوازده وصي داشت(6) كه اولين آنان شمعون بن حمون بود.
از جمله پيامبراني كه مردم را به شريعت حضرت عيسي عليه السلام دعوت مي كردند، حضرت جرجيس نبي بود كه در 16 سالگي در سال 329 ميلادي به مرتبه پيامبري رسيد.
پس از وي نيز پيامبران بسياري براي ترويج دين حضرت عيسي(ع) از طرف خداوند متعال برانگيخته شدند كه مي توان به اين اسم ها اشاره كرد:
1.مردخاي 2. نسطورس بن ريشخا 3. وعيد بن نسطورس 4. بخير ابن وعيد 5. منذر بن شمعون 6. سلمة بن منذر 7. برز بن سلمة 8. ابي بن برزه 9. نيز يكي از پيغمبراني كه مردم را به شريعت حضرت عيسي(ع) دعوت مي نمود، خالد بن سنان بود كه نسبش به حضرت اسماعيل ذبيح مي رسد.(7)
پي نوشت‏ها:
1. مائده(5) آيه 19.
2. نهج البلاغه، كلمات قصار 147.
3. بحارالأنوار، ج 8، ص 22، 1403 - 1983 م، دار إحياء التراث العربي - بيروت.
4. همان، ج 36، ص 133 و 299.
5. انجيل متي، فصل 16.
6. كافي، ج 1، ص 532. تحقيق: علي أكبر غفاري، چاپ چهارم، 1365 ش، دار الكتب الإسلامية - تهران.
7 . قصص الانبياء (تاريخ انبيا از آدم تا خاتم)، عماد زاده، ج 2، ص752، 755، انتشارات اسلام، چاپ سي و سوم، 1370ه ش.
منبع

نظر دهید »
چرا مقام امامت در آیین ما به صورت نسل به نسل از پدر به پسر منتقل شده است؟
ارسال شده در 3 مهر 1398 توسط مهشيد ايزدي در بدون موضوع

سؤالی که طرح گردید در واقع همان اشکال معروف علیه شیعیان است که شیعه امامت را موروثی می دانند. [1] در حالی که:

 

1. شیعه امامیه بر این اعتقاد است که برای امام شروطی از جمله: عصمت، افضل بودن، علم لدنّی و… لازم است. [2] این شرط‏ ها چیزی جز بیان لیاقت‏ها نیست، [3] و بدیهی است که از این شایستگی ها تنها خداوند آگاهی دارد. بر این اساس تنها راه تعیین امام، نصّ از جانب خداوند متعال و معرّفی از جانب رسول خدا (ص) و امامان معصوم است؛ یعنی شیعه معتقد است که   از آغاز نام و مشخصات امامان معلوم بوده است و خداوند نام تمام آنان را قبل از به دنیا آمدنشان از طریق جبرئیل به رسول گرامی ابلاغ کرده و پیامبر اکرم (ص) نیز تعداد و تر ت یب و نام آنها را در احادیث متعددی بیان فرموده است. [4]

 

2. پس از امام حسن (ع) برادر گرامی آن حضرت امام حسین (ع) امام می شود و پس از آن حضرت فرزندش امام‏سجاد (ع) در حالی که محمّد بن حنفیه برادر امام حسین (ع) هنوز زنده بود و همچنین در بین فرزندان ائمه (ع) گاهی فرزند کوچک‏تر به امامت می رسید نه فرزند بزرگ تر، [5] و این نیست مگر این که مقام امامت، یک لیاقت ذاتی را طلب می کرده و خداوند به کسانی که شایست گی این مقام والا را دارا بودند،   این مقام را موهبت نموده است.

 

3. اگر در مصادر فریقین آمده است که رسول خدا (ص) خلافت را در قریش منحصر کرده است، [6] آیا این روایت دلیلی بر آن است که اهل سنت به حکومت موروثی در قبیله قریش معتقد است؟! و آیا توجیهی غیر از این می توان ارائه کرد که خلافت به قابلیت‏ها است و این قابلیت‏ها را خداوند در قریش قرار داده است. با این حال چرا همین بیان را نتوان در باره اهل بیت عنوان کرد؟!

 

برخی می گویند قریش از نسل های زیاد و مختلفی تشکیل شده اند، و این روایت دلیل بر وراثتی بودن نیست.

 

در جواب می گوییم: حقیقت خلاف این برداشت است؛ چرا که اموی ها و عباسی ها برای مشروعیت حکومت و خلافت موروثی خود به این حدیث استناد کرده اند، به اعتبار این که این حکومت در خاندان قریش بوده است.

 

4. در آیه 124 سوره بقره، [7] حکومت موروثی و نسبی، [8] به طور مطلق نفی نشده، بلکه به خصوص ستمگران از ذریه حضرت ابراهیم (ع) نفی شده است. از این رو ذریه و نسل حضرت ابراهیم (ع) و هر پیامبر دیگری در صورتی که ظالم نباشند، (چه ظلم به خدا، چه ظلم به خلق و چه ظلم به نفس، نداشته باشند) و شایستگی لازم را دارا باشند، می‏توانند مقام امامت و رهبری جامعه را به عهده گیرد. بدیهی است که در خواست حضرت موسی (ع) نیز بر اساس لیاقت برادرش هارون بوده است. [9] و آیا فرقی است بین پیامبر اسلام (ص) و دیگر پیامبران در حالی که حکومت وراثتی، با در نظر گرفتن قابلیت‏ها در انبیای گذشته مشاهده می شود. [10]

 

در ادامه تذکر این نکته لازم و ضروری است که گرچه از سرّ قرار گرفتن امامت، خلافت و یا نبوّت و لو به جهت لیاقت‏های لازم در نسل پیامبر سابق، خداوند آگاهی کامل دارد، اما شاید بتوان گفت که:

 

1. پیامبران با ثبوت نبوت و کمالاتشان، در قلب‏ها جا گرفته و در میان مردم محبوبیت خاصی پیدا می‏کنند. مردم نیز در صورتی که کسی را دوست بدارند وابستگان صالحِ او را نیز دوست می‏دارند و هر کسی که مورد محبت قرار گرفت در صدد اطاعت از فرامین او بر می‏آیند، از همین رو بهترین افراد برای امامت و جانشینی و یا نبوت، ذریه و نسل آن پیامبراند، هر چند ما این را مطلق نمی‏دانیم، بلکه قیدها و شرط‏هایی را که از جمله عصمت و افضل بودن و… است نیز در امام معتبر می‏دانیم. [11]

 

2. گرچه در بین ذریه و نسل پیامبران، انسان های ناخلف و ناصالح؛ همانند فرزند حضرت نوح (ع) و جعفر کذاب نیز بوده اند، اما نباید تأثیر غذای طیب و طینت و رحم پاک [12] را در تربیت نسلی شایسته فراموش کرد و نقش وراثت (مسائل ژنتیکی) و… را در انتقال سجایای اخلاقی و شایستگی ها نادیده انگاشت. [13] بنابراین، گرچه انتخاب امام بر اساس لیاقت ها و شرایط گفته شده است، اما بعید نیست که عامل وراثتی نقشی در بسترسازی این شرایط و فراهم نمودن زمینه های لازم، ایفا کرده باشد. از این رو زنازاده از برخی از مناصب اجتماعی همانند امامت جماعت محروم گشته است. [14] و… .

 

دلیل بر این که معیار امامت لیاقت و شایستگی است و این ویژگی فراوان در امامان وجود داشت، این است که همان گونه که می دانیم اکثر امامان بیش از یک فرزند پسر داشتند، ولی در عین حال امامت به یکی از آنها می رسید. گذشته از این، شبهه موروثی بودن امامت شبهه ای است که امروزه از طرف وهابی ها علیه شیعه مطرح و به آن دامن زده می شود. آنان می گویند شیعه معتقد به موروثی بودن امامت است، در حالی که می بینیم خود آنان در کنف حمایت و تحت لوای دولت ها و حکومت هایی زندگی می کنند که بر اساس حکومت موروثی تشکیل شده اند؛ مانند حکومت های اطراف خلیج فارس. همچنین آنان حکومت هایی را تایید می کنند که بر اساس وراثت شکل گرفته اند و مبدأ تاسیس آنها بر اساس وراثت بوده، بدون هیچ شرط و لیاقتی در حاکم، تا آنجا که به حکومت بعضی از بچه های حکما نیز راضی شده و تن در داده اند، حاکمانی مبدأ حکومت آنه موروثی بوده؛ مثل حکومت اموی ها و عباسی ها .

 

پس چرا هنگامی که نوبت به اهل بیت (ع) می رسد پرچم مخالفت بر می دارند و بر شیعه هجوم می برند با تمام شرایطی که در امامان وجود دارد و شیعه به آنها معتقد است و تاریخ ائمه نیز صحت آنها را به اثبات رسانده و ائمه نیز لیاقت و شایستگی آن را به گونه ای نشان دادند که حتی یک مورد نقطه ضعفی در آنها مشاهده نشده، با آن که دشمنان زیادی داشته و دارند .

منبع: سایت اسلام کوییست

 

نظر دهید »
عید غدیر عید ولایت
ارسال شده در 1 شهریور 1398 توسط مهشيد ايزدي در امام زمان علیه السلام

مهدی جان، ما بر آن عهد که بستیم برآنیم هنوز…

اللهم عجل لولیک الفرج

نظر دهید »
میلاد امام هادی علیه السلام مبارکباد
ارسال شده در 27 مرداد 1398 توسط مهشيد ايزدي در قران

نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

تدبر در قرآن

آیه قرآن

حدیث نور

حدیث موضوعی

کرامات اهل بیت

آیه قرآن

ذکر ایام هفته

ذکر روزهای هفته

اوقات شرعی

اوقات شرعی

وضعیت آب و هوا

وضعیت آب و هوا

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

جستجو

آخرین مطالب

  • عرفه
  • اثبات وجود روح
  • امکان و وقوع رجعت از منظر قرآن روایات و عقل
  • دین در زمان حکومت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه)
  • فواید امام غایب
  • شان نزول آیه سقاية الحاج در افضلیت امام علی(علیه السلام)
  • انبیا در فاصله زمانی بین بعثت حضرت عیسی(ع) و پیامبر اسلام(ص)
  • چرا مقام امامت در آیین ما به صورت نسل به نسل از پدر به پسر منتقل شده است؟
  • عید غدیر عید ولایت
  • میلاد امام هادی علیه السلام مبارکباد
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان