امام هادی(علیه السلام) پنج فرزند داشت(چهار پسر و یک دختر)، به نامهای: امام حسن عسکری(علیه السلام)، حسین، محمد، جعفر و علیه،لازم به ذکر است که اکثر علمای شیعه چهار فرزند پسر برای امام هادی(علیه السلام) ذکر کردهاند، اما در تعداد دختران ایشان اختلاف وجود دارد البته با توجه به قرائن و شواهد امکان دارد که امام هادی(علیه السلام) فقط دارای یک دختر بود که نامهای متفاوتی داشته است….
در میان این فرزندان امام، جعفر انسانی بدکار و دروغگو بود. به طوری که لقب«کذاب» را گرفت. وی که برادر امام حسن(علیه السلام) و عموی امام زمان(عج) بود، ادعای امامت داشت و پس از درگذشت امام هادی(علیه السلام) میگفت: امام مسلمین من هستم نه برادرم؛ حتی پس از امام هادی(علیه السلام) نزد خلیفه رفت و گفت: هزار اشرفی برای تو میفرستم و از شما خواهش میکنم که فرمان دهی تا بر مسند امامت بنشینم، و این مقام را از برادرم سلب کنی! خلیفه در جواب او گفته بود : عجب آدم احمقی هستی، اگر امامت در دست ما میبود، آن رابرای خود قرار میدادیم، اگر امام شناسان و شیعیان آنچه از برادرت و پدرت از معجزات و… دیدند از تو ببینند، تو را امام خود میدانند، دیگر نیازی به کمک ما نداری و گرنه هرگز به تو ایمان نخواهند آورد.
کارشکنیهای او در عصر امامت برادرش امام حسن عسکری(علیه السلام) به جایی نرسید ولی پس از شهادت برادرش دوباره شروع به ادعا کرد و اعلام داشت که امام بعد از برادرم من هستم.
و از آن جایی که امام عسکری(علیه السلام) فرموده بود: «امام بعد از من کسی است که بر جنازهام نماز بخواند». امام حسن عسکری(علیه السلام) برای اینکه این امر بر مردم اشتباه نشود و امامت امام مهدی (عج) را از کارشکنیهای جعفر حفظ کند، در آخرین لحظات عمرشان،به ابوالادیان وصیت کرده ونشانه های دیگری را برای اثبات امامت امام زمان (عج) به ایشان دادند ….
بعد از درگذشت آن حضرت، جعفر کذاب خواست بر پیکر برادر نماز بخواندکه جانشینی خود را ثابت کند اما دست خداوند مکر او را برملا ساخت ونقشه هایش رابرآب کرد وهمانگونه که امام حسن عسکری (علیه السلام) پیش بینی کرده بودند شد وامام زمان (عج) بر پیکر پدر نماز خواند ومعجزاتی از خود نشان دادوامامت خود را ثابت کرد.
جعفر کذاب با دیدن این جریانات چه اقدامی انجام داد؟
عصبانیت جعفر کذاب
جعفر عمری در تلاش بود تا خود را امام معرفی کند واز هیچ کاری در این زمینه دریغ نکرده بود یکی از کارهای شنیع وی دامن زدن به شایعه دروغ عقیم بودن برادرش امام حسن عسکری (علیه السلام) بود تا در اذهان جانشینی خود را اثبات کند ولی اکنون با کمال ناباوری میدید که برادرش کودکی دارد که او از آن بی خبر بوده کودکی که تمام آرزوهای باطل وخبیث جعفر را بر باد میداد باید چاره ای میاندیشید ناگهان در ذهنش آمد که این همان کودکی است که حکومت سالها در انتظار به دست آوردن اوست تا او را به شهادت برساند بی درنگ خود را به دارالعماره رساند و واقعة روی داده را برای خلیفه تعریف کرد و خلیفه وقت عباسی که از طریق اخبار بارها شنیده بود که از نسل این امام مهدی این امت بدنیا خواهد آمد و تخت و تاج ستمکاران را نابود خواهد گردانید دستور داد تا مأموران به خانه امام حمله کرده و وی را دستگیر کنند …
چقدر خوب پیشاپیش امام محمد باقر (علیه السلام) فرموده بودن «اگر اولاد فاطمه جایگاه او را بدانند بسیار حریص میشوند که او را قطعه قطعه کنند » (بحارالانوار ج 52 ص 98 والزام الناصب ص 127 وتحف العقول ص 229)